دقیقی: چند بازیکن استقلال به‌شدت پیگیرم بودند

«چند نفر از بازیکنان استقلال با من تماس گرفتند؛ آنها می گفتند فوتبال ما به نوع فوتبال شما می خورد و به شدت پیگیر حضور من در این تیم بودند...»

به گزارش "ورزش سه"، سعید دقیقی که در سال های اخیر چالش های مختلفی را در فوتبال ایران تجربه کرده، حالا هدایت خیبر خرم آبادی را برعهده دارد که در اولین فصل حضور خود در لیگ برتر روزهای پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. او که سابقه حضور در تیم هایی مانند شمس آذر، ملوان و مس رفسنجان را دارد، حالا توانسته خیبر را از انتهای جدول جدا کند و امیدوار به ادامه مسیر باشد.دقیقی در آغاز سال جدید، در گفت وگویی ویژه با خبرنگار ما درباره چالش ها و اتفاقات سال ۱۴۰۳ و شرایط خیبر صحبت کرد. نکته جالب اینکه او در بخشی از این گفت وگو اعلام کرد بازیکنان استقلال در مقطعی از فصل با او برای حضور در راس کادرفنی آبی ها تماس گرفته اند. دقیقی همچنین اظهارات جالبی درباره بازیکن سال فوتبال ایران و شرایط تیم ملی مطرح کرده است.گفت وگو با سرمربی خیبر خرم آباد را در ادامه می خوانید:* خودتان را در سالی که به پایان رسید، چطور ارزیابی می کنید؟ توانستید به اهدافی که برای خودتان مشخص کرده بودید، دست پیدا کنید؟از زمانی که وارد حوزه فوتبال شدم، یادم نمی آید هیچ سالی برایم بدون چالش باشد. از روز اول تا همین الان همیشه چالش های فراوانی داشتم. همیشه سعی کردیم چالش ها را مدیریت کنیم و فکر می کنیم هر چه به پایان سال رسیدیم، شرایط بهتر شد؛ هم تجربه خودم بیشتر شد و هم می توان پیشرفت را حس کرد. فکر می کنم در این بحران ها تجربه آدم بیشتر و بهتر می شود.* در زندگی شخصی چطور؟دو دختر دارم که هر سال بزرگتر می شوند و قطعا سختی هایی وجود دارد که باید مدیریت کنم. طبیعت زندگی این است. در مجموع فکر می کنم شرایط بد نباشد.* الان که به خرم آباد رفته اید، خانواده بابت دوری از شما گله ندارند؟خانواده ام همیشه با من همراه و همدل بودند، اما بالاخره دوری سخت است. من هم به بچه ها و خانواده ام و هم به پدر و مادرم به شدت وابسته هستم و این دوری اذیت می کند، اما کار همین است. سعی می کنم مدیریت کنم. گاهی من به قزوین می روم و گاهی هم خانواده می آیند. کار همین است و سختی هایی پیش می آید.* مس رفسنجان، شمس آذر، ملوان، شمس آذر و خیبر در در یک سال و نیم گذشته؛ چه شد که انقدر تیم عوض کردید؟ شاید خوبی داستان این باشد که همیشه طوری کار کرده ام که هر جا تیمی در شرایط بدی بوده، به سراغم آمده است. طبیعتا وقتی با تیمی هم قرارداد داری، اختیار همه چیز دست خودت نیست و همه چیز بر پایه مذاکره است. حضور در مس رفسنجان که داستان خودش را داشت و بحث سود مالی شمس آذر بود که در نهایت از طریق دیگری جبران شد و من برگشتم. بحث ملوان در شرایطی بود که نمی توانستم در شمس آذر هیچ افقی را بهتر از نتایجی که گرفته بودیم، ترسیم کنم؛ ما بدون در نظر گرفتن کسر امتیاز با تیمی که تازه صعود کرده بود، پنجم شدیم. برای باشگاهی که کاملا خصوصی است و استانش هم از قبل فوتبالی نداشته و به صورت زمینه ای پیش رفته، بالاترین جایگاه همین بود. یک ماه در ملوان کار کردیم و بهترین تیم را بستیم و تمرینات خوبی داشتیم، اما در شرایطی بودیم که خود من جای اسکان نداشتم و کل تیم شرایط تغذیه و اسکان خوبی نداشت. با این حال سعی کردیم در آن یک ماه موضوعات را حل کنیم و کارمان فقط فوتبال و پیشرفت باشد و فکر می کنم ثمره اش را هم تا حدود زیادی گرفتیم، تا اینکه آقای دنیامالی گزینه وزارت ورزش شدند و من هم همه قرارهایم با ایشان بود و قرار بود کلیه چالش ها را ایشان حل کنند. در نهایت در یک جلسه تمرینی اعلام شد که شاید حتی در آینده دور هم نتوانیم این مشکلات را حل کنیم و قطع همکاری صورت گرفت.* شما چه قرارها و درخواست هایی داشتید؟قرار بود تا ۲۰ مرداد بحث های مربوط به پرداختی بازیکنان، بدهی های سال گذشته، شرایط تمرین و زمین بازی حل شود. از طرفی تیم اسپانسر هم نداشت. در این شرایط آقای دنیامالی هم گزینه وزارت شدند که جای خوشحالی داشت، اما ۷۰ درصد سهام باشگاه در اختیار مردم است که نمایندگی آن با نماینده مجلس شان است و ۳۰ درصد در اختیار نیروی دریایی است. در آن شرایط نیروی دریایی در جذب سرباز و زمین تمرین کمک کرد اما ۷۰ درصد بلاتکلیف بود و وقتی آقای دنیامالی می رفت، دیگر کسی نبود. بعد از آن دوستانی مثل آقای پوررشید آمدند که کمک کردند. زمانی هم که من آنجا بودم، چندین بار با آقای پوررشید صحبت کردم که کمک کنند اما اتفاقاتی افتاد که مسیر طور دیگری پیش رفت.* و به شمس آذر برگشتید.واقعا هیچ قصدی برای بازگشت به شمس آذر نداشتم. چهار روز به بازی ها مانده بود و شاید به خاطر عرق و تعصب و احساسی که به قزوین و شمس آذر داشتم، تحت فشار لحظه ای و در کمتر از نیم ساعت تصمیم به بازگشت گرفتم تا تیم را جمع کنیم. در نهایت وقتی تیم یازدهم جدول بود، دیگر نفر نداشتیم که تمرین کنیم و من در این شرایط جدا شدم، چون می دانستم که دیگر نمی شود. پس از آن پیشنهاداتی از مس رفسنجان، خیبر و یک باشگاه دیگر وجود داشت که من خیبر را انتخاب کردم و گفتم حتما باید فضای دیگری را تجربه کنم، چون فکر می کردم اگر با شمس آذری که در رتبه یازدهم است، کار کنم، در نهایت می خواهم این تیم را چندم جدول کنم؟ نمی شد به هر کسی از بیرون نگاه می کند توضیح بدهی که این تیم دیگر پنجم نمی شود و مشکل دارد. به همین دلیل وارد تیمی شدم که پانزدهم جدول بود و سعی کردم این تیم را مدیریت کنم. خدا را شکر الان شرایطمان بهتر شده است.* چطور توانستید خیبر را در جدول بالا بکشید؟اگر میانگین امتیازی تیم ما را از زمان ورود من به تیم محاسبه کنید، جزو هشت تیم بالای جدول است، اما در این مدت مقاطعی بود که ما پیروز شدیم و تیم های پایین ما هم پیروز شدند و همین باعث شد جدا شدن از انتهای جدول برای ما رقم نخورد. سال قبل بقای یک تیم در هفته سی ام با ۲۶ امتیاز قطعی شد اما الان تیم ما ۲۶ امتیاز دارد و با این حال شرایط جدول مشخص نیست و ممکن است در ادامه راه هم چالش داشته باشیم. با این حال یک جدایی از انتهای جدول داشتیم که این جای خوشحالی دارد.* پس از جدایی پیتسو موسیمانه از استقلال شایعاتی درباره پیشنهاد این باشگاه به شما شنیده می شد. صادقانه بگویید این موضوع تا چه حد صحت داشت؟به طور رسمی از مالک یا مدیرعامل پیشنهاد نداشتم، اما چند نفر از بازیکنان تیم با من تماس گرفتند و به شدت پیگیر بودند و می گفتند ما دنبال این اتفاق هستیم و فوتبال ما به نوع فوتبال شما می خورد. فکر می کنم در هیئت مدیره هم بحث و بررسی شد و به نتیجه نرسیدند. البته من هم در خیبر تعهد داشتم و اینطور نبود که اگر بگویند بیا، من بتوانم بروم. ما اینجا یک قولی داده ایم و هواداران برای ما عزیز هستند و مالک باشگاه هم مثل برادر ما است.* صعود تیم ملی ایران به جام جهانی تقریبا قطعی شده است. با توجه به اینکه جام جهانی ۴۸ تیمی می شود، فکر می کنید می توانیم انتظار صعود به مرحله دوم جام جهانی را داشته باشیم؟در ابتدا باید بگویم صعود به جام جهانی در هر شرایطی است و اینکه ایران با این اختلاف به جام جهانی صعود می کند، کار ساده ای نیست. ما چهار سال قبل نزدیک بود اوت شویم و اینکه این اتفاق رقم خورده است، قطعا به کار خود کادرفنی و کادر مدیریتی فدراسیون فوتبال برمی گردد. در خصوص جام جهانی ۴۸ تیمی هم قطعا کیفیت مسابقات پایین تر می آید و شاید تیم هایی که آرزویشان حضور در جام بوده، در این رقابت ها حضور پیدا کنند. با این شرایط به اعتقاد من هم باید به دور دوم برویم.* متوسط گلزنی در لیگ ایران همچنان آمار قابل قبولی نیست. شما که خودتان فوروارد بوده اید، فکر می کنید دلیل این مشکل در فوتبال ایران چیست؟ چرا ما تا این حد با کمبود فوروارد مواجه هستیم؟من با چند نسل فوتبال بازی کردم و آن زمانی که ما بازی می کردیم، بازیکنانی بودند که نمی دانستی چطور با آنها رقابت کنی؛ علی دایی، خداداد عزیزی، آرش برهانی، کریم انصاری فر، نوروزی، خلعتبری، کیانوش، اولادی و... . من یک سال ۱۵ گل زدم و آقای گل نشدم، یک سال ۱۲ گل زدم و رده چهارم گلزنان بودم، تازه بدون اینکه پنالتی حساب شود، اما الان رقابت با ۷-۸ گل در جریان است. به نظرم این موضوع چند دلیل دارد؛ ما ۲۰ سال قبل خیلی فوتبالی خیابانی و محلی داشتیم و بازیکنان باتکنیک تر بودند و در شرایط سخت تر کار می کردند و سپس یک تغییر ایجاد کردیم و در قالب آکادمی ها فعالیت کنیم، اما زیرساختش را فراهم نکردیم. مدارس فوتبال که باید پایه و اساس فوتبال در آن چیده شود، به محلی برای درآمدزایی تبدیل شد و نگاه ویژه به استعدادپروری در آن نداشتیم و از طرفی همه زمین ها چمن مصنوعی شدند. این مسائل باعث شد فضای فوتبال تغییر کند. یک زمانی می گفتند فوتبال از قشر ضعیف جامعه و محلات پایین است، اما الان برعکس شده و زمینه رشد کسی که شرایط زندگی خوبی داشته باشد، بیشتر فراهم است. همچنین فضای رقابت هم خیلی کم شده و تا یک بازیکن کمی خوب کار می کند، راهی لیگ روسیه و امارات می شود و فضای رقابت در لیگ محدود می شود. نکته مهم اینکه دیگر خارجی خوب هم به لیگ ایران نمی آید و با توجه به شرایط اقتصادی، سخت است که بازیکن خوبی بیاوری. در گذشته بازیکنان خوب می آمدند و رقابت سخت بود؛ وقتی رقابت باشد، تلاش می کنی خودت را به بالا برسانی، اما حالا بازیکن می گوید اگر من ۱۰ گل بزنم، سال بعد هم سقف را می گیرم. تلاش کم شده و همه این عوامل باعث این شرایط شده است.* این موضوع به تیم ملی هم لطمه می زند.صد درصد. من نسل فعلی تیم ملی را نسل خوبی می بینم، اما زمانی که نسل امثال طارمی و آزمون و جهانبخش و قایدی که بروند، جایگزین کردن اینها سخت است. من این ظرفیت را در فوتبال ایران نمی بینم که بخواهیم جای این بازیکنان را با فوروارد تراز در بازی های بین المللی پر کنیم.* دوره جدید ریاست مهدی تاج در فدراسیون فوتبال به تازگی تمدید شده است؛ اگر بخواهید به عنوان یک سرمربی لیگ برتری یک توصیه به آقای تاج داشته باشید، چیست؟ برای توسعه باید همه ابزارها فراهم باشد. ما نقدهای منصفانه نداریم و فقط اشخاص را می زنیم و نمی گوییم فلان مشکل ها وجود دارد، تحریم هستیم، مشکل داریم و... با این حال چیزی که می توانم به ایشان بگویم این است که فرصت ها زودگذر هستند و نباید کار امروز را به فردا بسپاریم . شاید بهانه زیاد باشد و بهانه ها هم دلایل درستی داشته باشند، اما باز هم باید شبانه روز تلاش کنند تا کار ماندگاری کنند، مثل همان ساختمان فدراسیون فوتبال. باید دنبال کار بدوی، اگر برای خودت سخت است، باید آدم های دلسوزی بگذاری که دنبال کار بدوند.* اگر بخواهید بازیکن سال فوتبال ایران را انتخاب کنید، چه کسی را انتخاب می کنید؟به نظرم مهدی قایدی.* حتی بالاتر از طارمی؟سطح لیگی که طارمی در آن بازی می کند، با لیگ امارات قابل مقایسه نیست، اما مهدی طارمی با توجه به پتانسیل و ویژگی های خود در این فصل آن چیزی که باید باشد، نبود، اما آقای قایدی هم در تیم ملی و هم در سطح باشگاهی فراتر از حد انتظار ظاهر شد. البته باز هم تاکید می کنم سطح دو لیگ قابل مقایسه نیستند اما مهدی طارمی در سال های گذشته بازیکن سال بوده و امسال با توجه به افتی که در آمار داشته است، انتخاب من آقای قایدی است.* فکر می کنید این فصل کدام تیم قهرمان لیگ برتر ایران می شود؟رقابت بین تراکتور و پرسپولیس و سپاهان است و فکر می کنم این رقابت تا روزهای آخر ادامه دار است. نمی شود در این مقطع پیش بینی کرد.* از نظر شما بهترین تیم سال ۱۴۰۳، کدام تیم بوده است؟انتخاب تیم سال سخت است. پرسپولیس بدون اورونوف خیلی با ایده آل واقعی خودش فاصله دارد؛ فوتبال امسال پرسپولیس به دو بخش قبل از اورونوف و بعد از اورونوف تقسیم می شود. تراکتور در تمام پست ها بازیکنانی با تنوع فوتبالی دارد و سپاهان هم که همیشه همه چیز داشته است، اما در فاز هجوم خیلی متکی به لیموچی و محبی بوده و شاید اگر این دو بازیکن نباشند، به مشکل می خورد.* در سال جدید چه اهدافی دارید؟در این دو سه سال به اندازه کافی در فضای پرچالش کار کردم و در این فضا توانایی هایم را ثابت کردم و حالا دوست دارم در سال جدید در فضای متفاوتی کار کنم. البته نمی گویم دوست ندارم در خیبر باشم و اتفاقا دوست دارم در این تیم ادامه بدهم، اما به شرطی که در بهترین امکانات باشیم. دوست دارم شرایط طوری باشد که هر ابزاری که لازم دارم، فراهم شود تا برای حضور در پله های بالاتر تلاش کنم.* بهترین اتفاق سال ۱۴۰۳ برای شما چه بود؟هر برد و پیروزی برای من یک اتفاق خوب است و خوشحالم می کند، اما می خواهم اشاره ای به صحبت آقای پژمان جمشیدی داشته باشم که می گفت من هر چقدر هم پول دربیاورم، وقتی بقیه نداشته باشند، خوش نمی گذرد. من هم فکر می کنم وقتی حال آدم خوش می ماند که حال مردم خوش باشد. اگر پیروزی ها حالم را خوش می کند، برای این است که در آن لحظه می بینم هوادارانی که در استادیوم هستند، خوشحال هستند. آقای عبدی همیشه قبل از مسابقات می گوید به این فکر کنید که مردم با هزار مشکل به استادیوم آمده اند تا با فوتبال شما خوشحال شوند؛ شاید این قشنگترین لحظه ای باشد که بتوانیم برای سال ۱۴۰۳ برای خودمان تعریف کنیم، چراکه منجر به خوشحالی مردم شده است.* و صحبت پایانی؟در آغاز سال ۱۴۰۴ آرزو می کنم که حال مردم خوش باشد و قفل مشکلات اقتصادی بشکند تا مردم به آینده امیدوار باشند.